دسترسی ایران به اهداف نظامی با ساخت خط آهن شلمچه بصره
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۴۹۳۴۸
از همان روز نخست، بین عراق و ایران بر سر هدف از احداث این خط آهن شلمچه- بصره اختلاف وجود داشت.
دولت عراق توافقنامه احداث خط آهن دیگری به طول ۳۲ کیلومتر را امضا کرد که از منطقه شلمچه در ایران تا شهر بصره امتداد مییابد و مبلغ ۲۳۰ میلیون دلار برای احداث این خط آهن فرعی بودجه در نظر گرفته شد.
عراق اخیرا با احداث دو خط آهن موافقت کرد که خط نخست از بندر بزرگ فاو در جنوب عراق آغاز میشود و به سمت شمال و مرزهای ترکیه امتداد مییابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از آن، دولت عراق توافقنامه احداث خط آهن دیگری به طول ۳۲ کیلومتر را امضا کرد که از منطقه شلمچه در ایران تا شهر بصره امتداد مییابد و مبلغ ۲۳۰ میلیون دلار برای احداث این خط آهن فرعی بودجه در نظر گرفته شد. از همان روز نخست، بین عراق و ایران بر سر هدف از احداث این خط آهن فرعی اختلاف بروز کرد. آیا آن گونه که عراق میگوید هدف از احداث این خط آهن صرفا انتقال زائران به عتبات مقدس در نجف و کربلاست یا آن طور که ایران میگوید، این خط آهن برای انتقال مسافر و کالا و متصل کردن شبکه راه آهن ایران به خط آهن سوریه از طریق عراق احداث میشود؟ این اختلاف نظر، در اختلاف نگرش اقتصادی و راهبردی بین دوطرف ریشه دارد.
به گفته وزیر حمل و نقل ایران، پیمانکاران ایرانی یک پل متحرک به طول ۸۸۰ متر روی شط العرب احداث خواهند کرد و شرکت راه آهن عراق، مسئول احداث زیرساختهای این پروژه خواهد بود. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت اتصال خط آهن شلمچه به بصره موجب رونق گرفتن انتقال مسافر و کالا بین دو کشور خواهد شد و شبکه راه آهن ایران را از طریق عراق به راه آهن سوریه و اردن متصل خواهد کرد. ایران همچنین برای احداث یک خط آهن فرعی دیگر از شمال عراق تا سوریه (از طریق منطقه شرق فرات) برنامه دارد تا شبکه راه آهن ایران از طریق عراق به شبکه راه آهن سوریه متصل شود. با توجه به تحولات کنونی منطقه و چشمداشتهای ایران به کشورهای مشرق عربی و آنچه کنعانی گفت، این گونه برداشت میشود که ایران با اتصال خط آهن خود به سوریه، هدفی «راهبردی» و «نظامی» را دنبال میکند.
اقدام عراق در شرایط کنونی به احداث خط آهن فرعی جدید در منطقه شرق فرات در سوریه به سمت ساحل مدیترانه، پروژهای مملو از خطرات ژئوپلتیک است. خبرهای دریافت شده از شرق فرات از درگیری نظامی تقریبا هر روزه حکایت دارد و انتظار نمیرود این منطقه مرزی بین عراق و سوریه و ترکیه در آینده نزدیک آرام شود. به خصوص که نیروهای آمریکا، روسیه، ترکیه و داعش و عشایر عربی و احزاب و شبه نظامیان کُرد و نیروهای ارتش سوریه در منطقه حضور دارند و حملات هوایی اسرائیل به سوریه نیز ادامه دارد؛ بنابراین به تعویق انداختن این بخش از خط آهن فرعی که هدف آن متصل کردن شبکه راه آهن ایران به سوریه است، بهترین گزینه در شرایط کنونی محسوب میشود چرا که با توجه به ادامه یافتن نزاعهای نظامی کنونی که پیش بینی میشود در آینده تشدید شود، این خط آهن فرعی نیز هدف خرابکاری دائمی خواهد بود. پس چرا باید عراق میلیونها دلار برای احداث خط آهنی فرعی در منطقهای خطرناک از نظر نظامی هزینه کند و بعد از آن نیز مجبور به هزینه کردن مستمر برای ترمیم خرابکاری و پرداخت هزینه برای محافظت از آن باشد و مسئولیت انتقال کالا و مسافران را بپذیرد؟
متصل کردن خط آهن ایران به سوریه از طریق عراق که هدف نهایی آن تسهیل دسترسی ایران به سوریه است، از نظر اقتصادی و راهبردی با توجه به ادامه یافتن سیاستهای منطقهای در مشرق عربی، به نفع عراق نیست. بهتر است عراق منتظر نتیجه دادن تلاشها برای احیای روابط کشورهای عربی و غیرعربی با سوریه و سپس آغاز بازسازی سوریه بماند و در آن زمان سهم عراق از بازسازی سوریه، احداث خط آهن به دست شرکتهای عراقی خواهد بود.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: شبکه راه آهن ایران خط آهن فرعی احداث خط آهن طریق عراق برای احداث بین عراق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۴۹۳۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زلزله در ساختار نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی
در تمام درگیریهایی میان گروههای مبارز فلسطینی شامل جهاد اسلامی، حماس و ... با رژیم صهیونیستی در طول ۲۰ سال گذشته عمده عملیات آفندی بود. به این معنا که اسرائیل بنا به دلایل واهی غزه را بمباران میکرد و گروههای فلسطینی از خاک غزه اقدام به شلیک راکت یا موشک میکردند، اما در ماجرای هفتم اکتبر شرایط بطور کلی عوض شد.
این بار حماس و جهاد اسلامی بعد از ۲ سال تمرین پنهانی اقدام به انجام عملیات از داخل و خارج از غزه و حتی در سرزمینهای اشغالی ۱۳۴۸ کردند و به تمام اهداف خود دست پیدا کردند و توانستند ۱۳۶ صهیونیست را که در بین آنها تعدادی از ژنرالهای ارتش رژیم اشغالگر قدس هستند به اسارت در بیاورند.
طبیعی است که با این ضربه حیثیتی، راهبردی، روانی و امنیتی که اسرائیل در جریان عملیات طوفان الاقصی و تدوام مقاومت مردم غزه متحمل شده در درون ساختار سیاسی و نظامی این رژیم تنش بوجود آید و اولین آثار آن نصیب «آحارون هالیوا» رئیس شعبه اطلاعات نظامی اسرائیل «امان» شد که پس از ۳۸ سال حضور در ارتش به دلیل هفتم اکتبر مجبور به استعفا شد.
تحولات جاری در سرزمینهای اشغالی حاکی از آن است اکنون که رویارویی ارتش اشغالگر قدس با نیروهای مقاومت حماس و جهاد اسلامی به نیم سال رسیده و هیچکدام از اهداف تعیین شده از سوی رژیم صهیونیستی محقق نشده همچنان باید منتظر زلزله در ساختار نظامی و سیاسی اسرائیل باشیم.
رژیم اشغالگر قدس اکنون در وضعیتی قرار داد که نه توانسته است که به یک دستاورد راهبردی در غزه دست پیدا کند و نه درگیریها پایان یافته است. از این رو به خوبی میتوان دریافت که زمین پای صهیونیستها لغزنده است و تمام بهانههای آنها برای دستیابی به فرماندهان فلسطینی و از بین بردن آنها در بیمارستان الشفا در غزه و خان یونس ناکام مانده، چون امکان ندارد در یک مساحت ۳۲۰ کیلومتری در مقیاس غزه، اسرائیل به پیروزی راهبردی برسد. این روزها که بحث انجام عملیات نظامی در رفح مطرح است ناشی از آشفتگی بنیامین نتانیاهو در عرصه تصمیم گیری است، چون نخست وزیر رژیم صهیونیستی کاملا مطمئن است که حتی در صورت انجام عملیات نظامی در رفح به هیچ کدام از اهداف خود بجز کشتار مردم عادی و بی سلاح دست پیدا نخواهد کرد. به نظر میرسد هدف اصلی نتانیاهو در چنین شرایطی ادامه جنگ با امید است که پای ایران و آمریکا به میدان نبرد کشیده شود.
در کنار این موضوع مقامات رژیم صهیونیستی که از دستیابی به نتیجه ناامید شدند این بار به فکر محاسبه از درون و انداختن تقصیر ناکامیها به گردن رقبای خود شدند. از این رو میتوان پیشبینی کرد که از این پس موضوع چالش و درگیری متقابل میان نخست وزیر رژیم صهیونیستی با مخالفان خود به اوج خود خواهد رسید، اما آنچه که مسلم است اذعان به شکست و ناکامی است که در نهایت نتانیاهو مجبور به اعتراف به آن است.